Friday, March 28, 2003

٭
يه خبر از دفتر تحکيم وحدت و صدا و سيما (سايت خبرنامه اميرکبير)

"صدا وسيما در يك اقدام غير قانوني دفتر تحكيم وحدت را از حمايت كنندگان راهپيمايي سازمان تبليغات اسلامي بر شمرد و نام اين تشكل را در كنار قوه قضاييه سپاه پاسداران وديگر نهادهاي دولتي قرار داد.
روابط عمومي تحكيم وحدت در اين رابطه اعلام كرد كه تا كنون از طرف اين تشكل تصميمي در اين رابطه گرفته نشده است و نسبت به سوء استفاده از عنوان دفتر تحكيم هشدار داد."



........................................................................................

Thursday, March 27, 2003

٭
محمود شاعر دزفولي خبر ميشود همسرش و ليلا خواهر كوچكش بر اثر تجاوز سربازان عراقي به آنها در فکه باردار شده و به علت خجالت دست به خودسوزي ميزنند. جمعاً 36 تن از دختران و زنان اهل فکه، عين خوش و اطراف دزفول بعد از اشغال منطقه توسط سربازان عراقي دست به خودكشي زده بودند.
صدام حسين بارها بعد از امضاي قرارداد 1975 الجزاير با شاه اين عبارت را بر زبان ميراند. و پس از آمدن خميني و شروع جنگ نيز به دفعات در جلسات فرماندهان نظامي به اين عبارت اشاره ميكرد … «خداوند در خلقت عالم دچار سه اشتباه شد كه انشاءالله امت عرب اين سه خطا را تصحيح خواهد كرد. اين اشتباهات خلق ايراني، يهود و مگس بوده است»…
شبكه جام جم و سحر و خبر رژيم جمهوري اسلامي از نخستين ساعات جنگ آمريكا و بريتانيا عليه رژيم صدام حسين، مسئوليت پخش جعليات ماشين تبليغاتي آسيب ديده صدام حسين را بر عهده گرفته اند. لحن و محتواي اخبار و تحليلها همگي به نفع صدام حسين و در ستايش و تقدير از ارتش عراق است. ژنرال هاي سپاه انگار نه انگار كه ارتش صدام آنهمه جنايت را نسبت به مردم ايران مرتكب شده اند، از تاكتيك هاي درخشان ارتش صدام و استراتژي تحسين برانگيز حاكم عراق سخن ميگويند. صدام حسين ديگر عفلقي بعثي كافر نيست، بلكه فرمانده شجاعي است كه دارد از اسلام در برابر كفر و استكبار جهاني دفاع ميكند.


بريده اي از حکايات عليرضا نوريزاده:

متن اصلي

جنگ در هور الهويزه به شدت ادامه داشت. نيروهاي ايراني عليرغم سنگيني آتش دشمن و بمبارانهاي وحشيانه هوائي موفق شده بودند منطقه وسيعي از نيزارهاي منطقه هويزه را متصرف شوند. ماهر عبدالرشيد فرماندهي نيروهاي مدافع عراقي را بر عهده داشت. راديو ايران خبر از تسليم شمار زيادي از نظاميان عراقي و پيشروي سريع نيروهاي ايراني ميداد. اما ناگهان اتفاقي در جبهه ها افتاد كه مسير جنگ را عوض كرد. لحظاتي پس از نيمه شب مطابق گزارش خبرنگار ديلي تلگراف كه در عراق بود، توپخانه و هواپيماهاي عراقي با فروريختن گلوله و بمب و موشك بر سر نيروهاي ايراني موفق شدند جلوي پيشروي آنها را بگيرند و از كشته پشته بسازند.روز بعد تصويرهائي از صحنه نبرد مخابره شد و 48 ساعت بعد ماهر عبدالرشيد در حاليكه تعليمي كوچكي در دست داشت در ميان عده اي نظامي كه شادمانه او را همراهي ميكردند، بر تپه اي خاكي ايستاده بود و هم چون ناپلئون در فيلم استرليتز به دوردستها مينگريست. خبرنگاري از او پرسيد، چگونه موفق شديد ايرانيها را منهزم كنيد؟ ژنرال كوتاه قد عراقي با لبخندي شيطاني پاسخ داد، ايرانيها مثل مگس بودند و ما آنها را امشي كرديم!! پدرزن قصي راست مي گفت، شيميائيهاي مزدوج را در اين نبرد عراقيها آزمايش كردند. بيش از ده هزار ايراني از ارتش و سپاه براثر بمباران هاي شيميائي به قتل رسيدند و هزاران تن نيز با جراحات سنگين از صحنه عمليات بيرون رفتند.
صدام حسين بارها بعد از امضاي قرارداد 1975 الجزاير با شاه اين عبارت را بر زبان ميراند. و پس از آمدن خميني و شروع جنگ نيز به دفعات در جلسات فرماندهان نظامي به اين عبارت اشاره ميكرد … «خداوند در خلقت عالم دچار سه اشتباه شد كه انشاءالله امت عرب اين سه خطا را تصحيح خواهد كرد. اين اشتباهات خلق ايراني، يهود و مگس بوده است»…
محمود شاعر دزفولي فرزند حجت الاسلام آزاده اي از اهالي شهر درد و خون و اشك است. در مجله فردوسي با هم آشنا شديم و چند سال پيش كه از آلمان زنگ زد و گفت از خانه پدري گريخته ام و احتياج به نامه و تاييديه اي از تو دارم كه وضع پناهندگيم روشن شود، بلافاصله برايش كاغذي مفصل فرستادم و نامه اي نيز براي وكيلش … خوشبختانه نامه كارساز شد و او در دادگاه دومش توانست پناهندگي كامل با مزايايش را به دست آورد.
چند ماه بعد كه به آلمان سفر كردم، سرزده به سراغش رفتم. در را كه باز كرد بي اختيار عقب پريدم. اين محمود نبود، پيرمردي شكسته و دندان ريخته، با تارهاي اندكي از مو، آنهم سپيد بر سرش، در را باز كرد.
گريستم و گريست، لحظاتي بسيار به هم خيره شده بوديم، او پر از درد بود و من لبريز از پرسش، محمود نازنين چه بر سرت آمده كه اينگونه درهم شكسته اي؟! آن روزي كه براي آخرين بار در نادري يكديگر را ديديم تو شاداب و جوان بودي و برايم ميخواندي؛ از آن دو چشم عاشق كه در قحطي و خشكي، چشمه روشن و سفرة نعمت تو شده بود. محمود ميگريست و ميگفت؛ «خيلي مقاومت كرديم، روز و شب بر سرمان گلوله ميريخت، خمسه خمسه ها، دوشكاها، توپهاي 120 و از همه بدتر خمپاره ها كه خانه هاي گلي را مثل حباب ميتركاند… فكرش را بكن من شاعر هم كلاشنيكوف به دست گرفته بودم و پدر پيرم نيز لباس رزم پوشيده بود. همه اش منتظر رسيدن قواي كمكي از اهواز بوديم اما پس از دو هفته هيچ خبري نشد. سحرگاه يك روز پنجشنبه بود كه عراقي ها وارد فکه شدند. پيشقراولان آنها اغلب از سربازان خيلي جوان بودند. ما جنگ و گريز را ادامه داديم و غروب ناچار به خارج شدن از شهر و سنگر گرفتن پشت سدهاي خاكي شديم. آن شب تا صبح خدا ميداند بر ما چه گذشت. زن و بچه و خواهر و مادر خود را به امان خدا رها كرده بوديم. روز جمعه با دوتا كاميون شهرداري به سوي اهواز حركت كرديم. وضع در اهواز چندان بهتر از دزفول نبود. در دزفول، فکه و عين خوش در يك شب 68 موشك و خمپاره زده بودند، در اهواز هم باران موشك و خمپاره مستمر بود. محمود از روزهاي جنگ روايت ميكند و چشمه اشكش خشك شدني نيست… هيچ خبري از شهرهايمان نداشتيم. اصلاً نميدانستم همسر و يگانه فرزندم در چه حالي هستند. پدرم در همان روزهاي نخست اشغال فکه و عين خوش توسط عراقيها براثر سكته قلبي مرده بود اما ميدانستم كه مادر و دو خواهرم زنده هستند. داستانهاي وحشتناكي از دزفول و سوسنگرد كه عراقيها اسمش را به خفاجيه تغيير داده بودند به ما ميرسيد …
زمان گذشت، عمليات آزادسازي آغاز شد، عمليات شرق بصره و سرانجام روزي شمخاني كه مسئول عمليات در جنوب شده بود به ما خبر داد كه فردا به دزفول و شهرک هاي اطرافش ميرويم. آن شب تا صبح نخوابيديم، بامدادان نماز شكر به جا آورديم و به همراه 92 تن از رزمندگان دزفولي راهي خانه پدري شديم. زنها در ابتداي جاده با بچه هاي ريز و درشت جمع شده و هلهله ميكردند …
وسط زنها چشمم به يكي از خواهرانم افتاد. بميرم سميره چرا اينقدر پير شده اي؟ بغلش كردم و هر دو زار ميزديم. منتظر بودم كه سريع خبر از همسر و فرزندم بدهد از ليلا خواهر كوچكم و ازمادرم كه ميدانستم زنده است. دستم را گرفت و مثل مادري كه نگران است مبادا فرزندش در شلوغي گم شود، مرا به همراه خود به سوي خانه كشاند. در را باز كرد، وقتي داخل شدم كنار تنور توي حياط جوجه پيرزني ديدم نان ميپخت. به من زل زد فرياد زدم مادر، اما او هيچ تكاني نخورد. سميره با گريه گفت ننه جنون گرفته لال شده، و با هيچكس حرف نميزند. رفتم دستهايش را به دست گرفتم. بوسيدمشان، بوئيدمشان. و او فقط زل زده بود و چند قطره اشك گوشه چشمش پيدا بود. طاقتم تمام شده بود فرياد زدم سميره پس بقيه كجا هستند …
محمود حكايتش را نوشته و من تلاش ميكنم آن را به چاپ برسانم. تلخترين بخش حكايت آنجاست كه محمود شاعر دزفولي خبر ميشود همسرش و ليلا خواهر كوچكش بر اثر تجاوز سربازان عراقي به آنها در فکه باردار شده و به علت خجالت دست به خودسوزي ميزنند. جمعاً 36 تن از دختران و زنان اهل فکه، عين خوش و اطراف دزفول بعد از اشغال منطقه توسط سربازان عراقي دست به خودكشي زده بودند.
شبكه جام جم و سحر و خبر رژيم جمهوري اسلامي از نخستين ساعات جنگ آمريكا و بريتانيا عليه رژيم صدام حسين، مسئوليت پخش جعليات ماشين تبليغاتي آسيب ديده صدام حسين را بر عهده گرفته اند.
علي آقا محمدي قائم مقام علي لاريجاني، كه تا پيش از ورود به تلويزيون در مقام مسئول امور عراق در شورايعالي امنيت ملي و قرارگاه نصر، همه هم و غمش ضربه زدن به رژيم عراق و اعزام خرابكار و آشوبگر به داخل عراق بود، حالا مطابق گفته هاي يكي از بچه هاي بخش اطلاعات و اخبار صدا و سيما تيمي را سرپرستي ميكند كه كارش تهيه و تنظيم اخبار مربوط به جنگ است. اسم جنگ را گذاشته اند جنگ سلطه، و هر دو سه ساعت يكبار يكي از ژنرالهاي كيلوئي سپاه را ميآورند تا در كنار يك به اصطلاح كارشناس سياسي از مأموران بخش تحقيقات امنيت خانه ولي فقيه بنشيند و روند جنگ و آخرين تحولات را تفسير و تحليل كند.
لحن و محتواي اخبار و تحليلها همگي به نفع صدام حسين و در ستايش و تقدير از ارتش عراق است. ژنرال هاي سپاه انگار نه انگار كه ارتش صدام آنهمه جنايت را نسبت به مردم ايران مرتكب شده اند، از تاكتيك هاي درخشان ارتش صدام و استراتژي تحسين برانگيز حاكم عراق سخن ميگويند. صدام حسين ديگر عفلقي بعثي كافر نيست، بلكه فرمانده شجاعي است كه دارد از اسلام در برابر كفر و استكبار جهاني دفاع ميكند. يك جانباز 70 درصدي شيميائي پس از آنكه بر صفحه اينترنت يادداشتي ميگذارم، برايم e-mail ميزند. نوشته اش فرياد دردي است از آنها كه جان و جوانيشان را برخي دفاع از وطن و اهل خانه پدري كرده اند. «يك ساعت پيش دو سه تا از بچه هاي سپاه را كه در دوران جنگ جزو تيم تامين لوجستيكي بودند و رنگ جبهه را نيز نديده اند توي تلويزيون آورده بودند. يكي از آنها انگار شرح پيروزي هاي پدرش را ميداد با شادماني ميگفت خوشبختانه ارتش عراق هنوز سلاح هاي استراتژيكش را رو نكرده است. هم اكنون نيروهاي عراقي با جنگ و گريز ميكوشند نيروهاي آمريكائي و انگليسي را به سوي بغداد بكشانند و زماني كه ستونهاي آنها به اطراف بغداد رسيد، خواهيد ديد كه چگونه با پرتاب تعدادي موشك و خمپاره حاوي سلاحهاي شيميائي به سوي نيروهاي استكبار، هزاران تن از آنها را تار و مار ميكنند…
با شنيدن اين سخنان، آنقدر عصباني شده ام كه قصد دارم فردا به اتفاق چند تن از دوستان معلولم به ستاد سپاه بروم. و از آنجا فرياد كشم «ننگ بر شما كه اينك از ترس آمريكا، دست در دست صدام حسين گذاشته ايد …»
من كه از دور ناظر تجاوز رژيم عراق به خانه پدري بوده ام با شنيدن سخنان ولي فقيه و توصيفات او از جنگ و مشاهده برنامه هاي ويژه صدا و سيماي رژيم در رابطه با جنگ، سراپا فريادم، واي به حال آنها كه مثل محمود و جانباز 70 درصدي، از نزديك اين جنايات را ديده و لمس كرده اند … جنگ عمل پسنديده اي نيست. هر غيرنظامي كه در جنگ آسيب ميبيند، لزوم نفي جنگ و كشتار را بيش از پيش، يادآور ميشود، اما پس از سي سال سركوبي و قتل و هتك نواميس در عراق، آيا جز اين جنگ راه ديگري به نظر شما براي بركندن ريشه رژيم ستمگر عراق، ميرسد؟
بعضي از دوستان كه ويروس دشمني با آمريكا همچنان در وجودشان باقي است چنان از تجاوز آمريكا و انگليس به عراق سخن ميگويند كه تو گوئي رژيم عراق، رژيم فرشته خصالي است كه اينك در معرض تجاوز شيطان قرار گرفته است. نيروهاي ائتلاف ضد صدام، آنقدر وجدان دارند و به اصول و پرنسيپ هائي پايبندند كه حتي به قيمت طولانيتر شدن جنگ و احتمالاً تحمل تلفات و هزينه هاي انساني و مادي بيشتر حاضر نيستند ابعاد جنگ را به گونه اي گسترش دهند كه غير نظاميان عراقي آسيب ببينند. در چهار روز اوليه جنگ عليرغم سنگيني بار بمبارانها و حملات موشكي، تعداد تلفات از كشته و مجروح بيش از دويست و سيصد تن نبوده است. در بمباران سنگين بغداد بنا به ادعاي محمد سعيد الصحاف وزير اطلاع رساني رژيم صدام، تنها سه تن كشته و در بين دويست مجروح نيز دو سوم آنها، جراحات سطحي برداشته اند و سرپائي معالجه آنها انجام شده است …
فكرش را بكنيد كه ميزان تلفات در عمليات والفجر يك و دو بين ايران و عراق پانزده هزار كشته و سي هزار مجروح بود. يك موشك صدام كه در غرب تهران به يك ساختمان مسكوني اصابت كرد، باعث قتل 94 كودك و پير و جوان شد. اين قربانيان در مراسم جشن تولد فرزند يكي از ساكنان مجتمع شركت كرده بودند.
بله جنگ هميشه يك فاجعه است، اما از اين فاجعه تلختر سرنوشت مردم عراق است كه سه دهه است رنگ آسايش و آرامش و شادي و امنيت را نديده اند. آرزو ميكنم جنگ با سرنگوني رژيم عراق هرچه زودتر پايان گيرد.




٭
سلام.
اخبار تلوزيون جمهوري اسلامي با اخبار همه دنيا فرق ميکنه!!!
هر کي ندونه فکر ميکنه امريکاييها دارند از دست عراقيها فرار ميکنند و عراقيها کم مونده واشنگتن رو هم بگيرند. ديروز ديدم تلوزيون ميگفت مردم مظلوم عراق!!! آره اونها مظلومند. ولي يادتونه همين چند سال پيش با افتخار ميگفتيد که در بمباران شهر بغداد چندين عراقي به هلاکت رسيدند!!!
نتيجه اين جنگ کاملا مشخصه و صدام رفتنيست! بعدش هم نوبت بقيه ديکتاتورهاي منطقه است.. انشاا.. هر چه زودتر نوبت آقاي خامنه اي برسه...
امروز مقاله آقاي راشدان رو خوندم و خيلي برام جالب بود. شما هم بخونيد...
نيما راشدان:
"راديو گفت که شرکت ژاپني «کاکارا» رايانه اي ۱۲۰ دلاري را به بازار عرضه کرده که قادر است - پارس زوزه و ناله سگ را به زبان بشري ترجمه کند. يعني که صاحب سگ مي تواند بفهمد اين موجود سابقا زبان بسته - چرا بي سبب «واق مي زند پارس مي کند و پاچه مي گيرد». پيش خود فکر کردم عجب فرصتي است : بياييد ما جماعت هفتاد ميليوني ايراني - پول جمع کنيم با همان شرکت ژاپني مخترع ديالوگ سگ - آدميزاد صحبت کنيم که ماشيني - وسيله اي - چيزي ابداع کنند که گفته هاي آقاي خامنه اي و ديگر روحانيون حاکم را به زباني قابل درک براي ما شهروندان ترجمه کند بلکه بعد از بيست و پنج سال بالاخره بفهميم که حرف حساب اينها چيست ؟ اينها از جان ما ملت چه مي خواهند ؟ چقدر مي خواهند و تا کجا پيش خواهند رفت؟ بگذريم ...
يکهو بي اختيار ياد طيف گسترده اي از فعالان سياسي ايراني افتادم که يک ماه است دست روي گوش گذاشته و يک بند جيغ مي کشند که : نه نه جنگ نه !
حالا ما هرچه التماس و لابه کنيم که پدرجان يک بار هم که شده زبان در کام گيريد و بالاغيرتا اجازه دهيد ‌ اين ملت بدبختي که در بيست و پنج سال گذشته به اندازه کل تاريخ بشريت خون دل خورده است - سرانجام نفس راحتي بکشد ٬ کسي گوش نمي کند.
مي گويند که «نابود مي شوند - همه نابود مي شوند ٬ بيچاره مي شويم» و من فکر مي کنم که «قرار بود در افغانستان هم نيم ميليون نفر کشته شوند و ۱۰ ميليون نفر آواره شوند و آقاي دکتر محسن رضايي گفته بود که آمريکا در باطلاق فرو مي رود و آقاي پرفسور علي خامنه اي فرموده بود که اسلام پيروز است - ليبراليسم نابود است و کلي پيشگوييهاي ديگر که حتي يکي محض رضاي خدا درست از آب درنيامد که هيچ - کار افغانستان ختم به خير شد ٬ منافع ملي ايران در مرزهاي شرقي براي دهها و صدها سال تضمين گرديد ٬ لبخند بر لب مردمان نشست - سينما باز شد و دخترها دوباره مدرسه رفتند - همه اينها را هم که قبول نداريد حداقل ديگر مردم ۵۰۰ نفر ۵۰۰ نفر در هرات از سرما يخ نمي زنند و در استاديوم فوتبال زنها را با سرب داغ - کيفر نمي دهند و سفير و ديپلماتهاي ايران را آبکش نمي کنند و احتمالا بخاطر همين است که دولت ايران ناراحت است و احساس مي کند - منافع ملي اش از ثبات افغانستان به خطر افتاده است و نمي خواهد که عين همين ماجرا در عراق تکرار شود و اصولا چه معني دارد که صدام يزيد برود و ملامحمد برود و ملاعلي بماند و از تنهايي دق کند ؟ از اينروست که ما ناراحتيم از اين تجاوز. و ما دعا مي کنيم که نه تنها صدام نرود بلکه حتي ملامحمد هم برگردد و خوب دستور داديم صدا و سيما - تبديل شود به (جام جم حزب بعث عراق) و امر کرديم که خبرگزاري ايسنا از مردم نظرخواهي کند و حالا که عبدي و قاضيان نيستند و ديگر بساط ننگين نظرسازي براي هميشه بسته شده ٬ خوب مردم هم بهتر است پاسخ دهند که ۹۰٪ آماده جهادند و آمريکا از ما عصباني باش و از اين عصبانيت بمير و حيف که اينجا سفارتخانه نداري تا دوباره عده اي را بفرستيم بالاي ديوار تا اميرانتظام و بهنود و ابراهيم يزدي خائن را افشاء‌کنند و بدينسان منافع ملي ما براي هميشه تاريخ تضمين گردد که ان حزب الله فهم الغالبون »
اين هم يک نوشته ديگه از ايشونه:
"آآقاي گلستاني که داماد پدربزرگ من بود و دو سال قبل عمرش را به شما داد. بعد از شصت سال و اندي زندگي در ايران که خود حکايتها دارد - گذارش به سوئد و انگلستان مي افتد . وقتي که به ايران بازگشت - يادم نيست کي و يادم نيست کجا از او پرسيدند : « خوب - چطور بود خارج ؟». جواب آقاي گلستاني اما خوب يادم مانده است که پاسخ داد :
«والله - خوب چه بگويم - خارج چيز عجيبي نبود»
بعد مکثي کرد و ادامه داد : «چرا فقط يک چيز خوب داشت»
و ما فکر کرديم که الان آقاي گلستاني چه خواهد گفت و اين جمله ايست که هيچگاه از ياد نخواهم برد :
«خوب بود که در مترو - خيابان و تراموا - پسر و دخترها همديگر را مي بوسيدند ... اين خيلي خوب بود..خيلي خوب»
چندي بعد خاتمي آمد و روزها گذشت و من هيچوقت فرصت نيافتم راجع به جمله آقاي گلستاني فکر کنم. بهتر بگويم چندبار کلامش از مقابل ديدگانم گذشت ولي به خود گفتم : « وقتش نيست. الان خيلي چيزهاي ديگر داريم که بايد راجعشان فکر کنيم - آقاي گلستاني بماند براي بعد. براي روزي که نظارت استصوابي لغو شد و توسعه سياسي محقق شد و محافظه کاران قانع شدند به پذيرش قواعد بازي و از همين حرفهايي که ميدانم اگر ادامه دهم فحشم خواهيد داد ... »
خلاصه آقاي گلستاني مرحوم شد و ما از اين سر دنيا سر درآورديم و روزها همچنان مي گذشت تا اينکه روزي يا شبي تصميم گرفتم - يک بار براي هميشه راجع به اينکه «چرا از ميان اين همه عجايب تنها بوسيدن - توجه گلستاني مرحوم را به خود جلب کرده است - فکر کنم».
اينجور شروع کردم که اي بابا - آقاي گلستاني پيرمرد بود و اطلاع نداشت - ايشان چه مي دانست از ايران زمين و هفدهم امير آباد و ماشين بازي اتوبان صدر و جردن و پارک جمشيديه اي که پارک جواديه شده بود و از استخر پارتي مهرشهر و سيزده بدر دهکده فرديس و پرواز عليرضا مورچه و باقي قضايا ..؟ لذا ايشان چه مي داند که ما در همين تهران خودمان - عشق و حال داريم ، همه رقمش را هم داريم - بهتر از لاس و گاس و جزاير قناري ... بعد با خود گفتم که : « گلستاني نگفت که در اروپا بوسه بود - او گفت که در اروپا بوسه بود و بوسه علني بود و بوسه قانوني بود - يعني چه عرض کنم که قانون گذار آنقدر بي همه چيز نبود که براي بوسه مردم هم قانون وضع کند ...»
بعد ديدم که همه من و شما اينجا اسير يک زندان بزرگيم - زنداني که حکم محکوميت ابدي مان - شناسنامه قرمز رنگ ايراني بودن ماست.
بعد ديدم که ما کجاي تاريخ ايستاده ايم ؟ اصلا ما کي هستيم - درست مانند قبيله اي بزرگ و ۷۰ ميليوني برآمده از ژرفناي جنگلي عظيم - جايي که هيولاها حکم مي رانند.
جايي که ورود به قبرستان با لباس آستين کوتاه ممنوع است - جايي که مردم را به درخت مي بندند و شلاق مي زنند . جايي که نمي تواني و قسم مي خورم که نمي تواني - تنهاي تنها بروي روبروي دريا بنشيني - دو پر خيار نمک زده - يک قاشق ماست و دو پيک عرق سگي را بياندازي بالا و به بدبختي خود - خيلي آرام - جوري که صدايت را هيچکس نشنود - گريه کني. اين را هم نمي تواني.حواستان هست که چه مي گويم؟
مي دانم که عادي مي شود همه اينها - بعد از يکسال - دو سال - ده سال. مي دانم که عادي شده است همه اينها - عادي شده است که يک جوان پانزده ساله با صورت پر از جوش - جلويمان را بگيرد و بپرسد : «چه نسبتي با همديگر داريد ؟» و ما دروغ بگوييم. مي دانم که عادت کرده ايم هر ده دقيقه يک بار بالاي پيشاني را لمس کنيم که مبادا روسري سه سانت عقب رفته باشد - مبادا مشکل درست شود - مبادا ...
مي دانم که خيلي از شما که اين را مي خوانيد - چه فرق دارد ۱۰ دقيقه قبل يا ده روز قبل - عرقتان را خورده ايد يا توپ سيگاري هستيد - يا لوله هاي خودکار و کش ماستي و پلاستيک قل قلي را توي نايلون سياه فرو کرده ايد که فردا صبح - در خرابه اي يا جوب آبي يا چه ميدانم کجا - سوت کنيد. خلاصه که مي دانم هر کس بلاخره با يک چيزي حال مي کند و زياد هم از وضع موجود شاکي نيست. خوشتان باشد.
اما فقط بگويم که من اينجا هر بار که پسر و دختري را مي بينم که دست در دست هم - بدون واهمه از بسيج و کميته و گيربازار - دنيا و مافيها به هيچ جايشان هم نيست و خوشحال مي روند و مي رقصند - گريه ام مي گيرد. دست خودم هم نيست
هر وقت اينجا يا در برلين - دو ميليون نفر را مي بينم که همه خيابانها را تصرف کرده اند و ۲۴ ساعت تمام مي زنند و مي رقصند و مي نوشند و دولت فقط مواظب است يک موي از سرشان کم نشود باز هم گريه ام مي گيرد.
وقتي مي بينم اينجا و همه جاي دنيا به غير از زادگاه نفرين شده همه ما - با انسان به مانند انسان رفتار مي شود - کسي ديگري را شلاق نمي زند - براي قدم زدن زيرنور مهتاب نيازي به پرداخت رشوه و يا سيلي خوردن و کلاغپر رفتن در محوطه کميته فتح نيست و ... راستش را بخواهيد کمي شرمنده مي شوم - به ياد مرحوم گلستاني مي افتم و بازي اصلاحات و نظارت استصوابي و قواعد بازي براي معتقدين به آرمانهاي امام(ره) و شهداء و همه چيزهايي که ما بيش از حد جديشان گرفته بوديم.
چند روز پيش مي خواندم و از قضا کسي که دوستش هم دارم نوشته بود که « جوانهاي عزيز - شکيبا باشيد - صبر کنيد - احساسي نباشيد و از اين چيزها ...» و من پيش خودم فکر مي کردم - چه احساسي دارد - آنکس که همه شبهاي سي سال زندگي خود را در چه مي دانم - شکوفه نو گرفته تا کاباره باکارا يا خيلي از جاهاي ديگر که من اسمشان را هم نمي دانم - زده و رقصيده و کيف کرده است و امروز مرا و چهل ميليون مانند مرا - توصيه به شکيبايي دائمي مي کند.
بله صبر کنيد - فرزندانم - نبوسيدن -‌ چادر سر کردن اجباري - کتک خوردن و تحقير شدن - همه اينها تا زماني است که جوانيد - مقداري که صبر کنيد ديگر کاري به کار شما نخواهند داشت - ديگر همه چيز خوب خواهد شد. چه ميدانم ۱۰ سال - ۲۰ سال ۵۰ سال ديگر ! صبر کنيد فرزندانم - شکيبا باشيد....
بعد فکر کردم که دنياي ۴۰ اي ها با خون و جنگ و آتش گذشت - دنياي ما ۵۰ اي ها هم تمام شد بدون آنکه يک روز زندگي کرده باشيم مثل خيلي آدم هاي ديگر اين دنيا. چه مي دانم از همين ترکيه و پاکستان گرفته تا آفريقا و جنوب آسيا - همه چيز ممنوع بود. حالا نوبت متولدين دهه ۶۰ است که بايد به تحقير و بي حرمتي عادت کنند . بايد شکيبا باشند و فقط راي بدهند و دلشان خوش باشد که ممکن است تلويزيون از سال آينده دسته سه تار و تنبور نوازنده را نشان بدهد. عمر يک نسل نابود بشود و صبر کنند و فقط راي دهند که راي دادن رفتار متمدنانه است و ملتي که راي ندهد به خودش ضربه زده و هکذا.
ساده است - مي توان ۶۰ ساله بود - گذشته را از ياد برد و چهل ميليون جوان را به شکيبايي خواند و از ياد برد که روزي روزگاري زير همين آسمان آبي - همين جوانان تحقير شده به حرف نصيحتگران پنجاه شصت ساله گوش ندادند - به خيابان ريختند - به سه سوت چائوشسکو را از لنگ آويزان کردند و ميلشوويچ را با اردنگي از کشور بيرون انداختند و امروز آزادند. آزاد !
«اين روزها و سالها و لحظه ها ديگر تکرار نمي شود - فردا بايد عصا به دست روي نيمکت پارک لاله بنشينيم - دخترپسرهاي دست در دست همديگر را نگاه کنيم و با حسرت اشک بريزيم .. و ديگر اينکه من - نيما راشدان - مخلص همه شما هم هستم ولي هيچکس را به شکيبايي توصيه نمي کنم - بياييد يک فکر اساسي بحال اين مملکت کنيم »
آقا جان : مرگ يکبار شيون هم يکبار ! "
نقل مقالات آقاي راشدان از سايت: www.rashedan.com





........................................................................................

Sunday, March 23, 2003

٭
دکتر نوريزاده اين هفته تو برنامه عصر جمعه ميگه که ديگه کار آخوندا تمومه و مسئله خاورميانه حل ميشه و اين حمله به عراق شروع حل مشکله....

من به تحليلهاي سياسي دکتر نوريزاده ايمان دارم... هميشه حرفاش درست در اومده... خدا کنه که اين هم درست باشه...





٭
صدا و سيماي جمهوري اسلامي جوري سنگ عراق رو به سينه ميزنه و اخبار رو با غرض و يکجانبه مطرح ميکنه که گويا يادش رفته تا چند سال همين عراقيها رو به صورت کفار بعثي نام ميبرد و صدام حسين رو صدام يزيد کافر صدا ميکرد!!!

حالا کم مونده همين سربازان عراقي که تا چندين سال پيش به هلاکت ميرسيدند رو بصورت شهيد نام ببره!!!

من نميدونم اين کثافتها چجوري روشون ميشه تو چشم مادراي شهيد نگاه کنند... وقاهت هم حدي داره!!!




٭
دلم با جنگ است و سرم با صلح. شايد چون ايرانيم و از همان سال اول دبستان تا سوم راهنمايی مزه‌ی جنگ را چشيده‌ام. آن شب شهريور که هفت ساله بودم و تصاودفا خانه‌ی عمه‌ام بوديم و آزير کشيد و مجبور شديم برويم در پارکينگ تاريک آنها پناه بگيريم؛ تا بعدتر که در خانه‌ی آن زمان‌هايمان در خيابان وارسته، کوچه‌ی مسيح، پلاک ۲۲ بوديم و وقت بمباران‌ها می‌رفتيم زير راه پله‌های آن خانه‌ی قديمی؛ تا چند سال بعد که در خانه‌ی جديدترمان در همان دور و بر اولين بار صدای عجيبی را شنيديم که بعدا فهميديم موشک بوده است و عراق توانسته به لطف آمريکا موشک‌های دوربردش را به تهران هم برساند؛ تا آن روز عجيب که رفته بوديم مدرسه که جزوه‌های مربوط به تعطيلات اجباری ناشی از جنگمان را بگيریم و من جلوی دفتر، رو به حياط، به چشم خود ديدم روی آن آسمان آبی قشنگ يک نقطه‌ی نارنجی با دم دودی سفيد را که در آسمان يکدفعه سه قسمت شد و هر کدامش به سمتی رفت؛ همه را به ياد دارم.

۸ سال صدای آن مرد بی‌رحم با صدای بم و ترسناکش که می‌گفت «توجه، توجه، علامتی که هم‌اکنون می‌شنويد...»، ۸ سال شيشه‌های زشت با آن چسب کاغذی‌های ضربدری، ۸ سال کوچه و خيابان پر از کيسه شنی، ۸ سال آجيل و آب‌نبات و لباس و کمپوت جمع کردن برای جبهه، ۸ سال شعار مرگ بر صدام يزيد کافر در صف، و.. اينها را هرگز فراموش نمی‌کنم و شايد برای همين است که دلم با سقوط صدام است، حالا به دست آمريکا يا هر کس ديگر. مهم سقوط اين حکومت است.

اما سرم اهل منطق است و منطق می‌گويد که جنگ که هيچ، اصلا وجود نهادی اجتماعی به نام ارتش که کارکردش کشتن و خراب کردن است به بهانه‌ی دفاع/برقراری نظ يا /هر چيز ديگر احمقانه است. منطق می‌گويد که سقوط صدام درست، ولی به وسيله‌ی زور نامشروع نه. ولی دلم می‌گويد که چرا بايد مخالف از بين رفتن مردی سبيلوی احمق و هميشه موسياهی باشيم که هشت سال تمام نوجوانی ما را و تمام جوانی ديگران را و تمام سرمايه‌های مالی و انسانی ايران را نابود کرد؟ دوباره سرم می‌گويد پس تکليف غيرنظاميانی که در حمله‌ی آمريکا کشته می‌شوند چی؟ جوابی منطقی برای اين سوال ندارم. ولی ته دلم آن است که چاره‌ای نيست، عوضش همه از دست اين جانورهای وحشی خلاص می‌شويم.

فقط خدا کند آمريکايی‌های بخاطر حفظ ظاهر هم که شده بدتر از صدام را در منطقه توليد نکنند و اين هم آخرين بارشان باشد که بدون حمايت سازمان ملل از اين کار می‌کنند.

حسين درخشان




٭
لحظات غريبي است .بتصويرهاي تلويزيوني مي نگرم و دلم پيش شيميائي هاي ۷۰ درصدي است

دزفول پيش چشم من است روزي كه خالدبن وليد بعثي دستور داده بود به سربازانش ؛

تا دختران شهر مقاوم را

با مردي نداشته شان ؛ امتحان كنند.


با ياد كودكاني هستم

كز بام شب ؛

بر شانه هاي كوچكشان

آتش ريخت.

در دشتهاي ميهن من

زخم عميق سال سياه مرگ ؛

تا سر زند سپيده آزادي

تكرار ميشود.

ايران سر بلند ؛

در بامداد نوروزي

ويراني تصور دشمن را

- در فتح خاك پاكش -

مي بيند.

و در گذار از شب استبداد

تا بامداد آزادي ؛

آواز عشق ميخواند.

صدام ميرود...

صدامهاي همنفسش؛ نيز .


لندن ۲۱ مارس ۲۰۰۳ اول فروردين ۱۳۸۲

عليرضا نوريزاده



........................................................................................

Thursday, March 20, 2003

٭
سال نو هم اومد...
2 ساعت پيش سال تحويل شده و الآن تو سال 1382 هستيم...
اميدوارم که سال 1381 سال موفقی برای همتون بوده باشه و آرزو دارم اين سال سال رهايي ايران از دست افراطيون مذهبی حاکم بر کشور عزيزمون باشه....




........................................................................................

Wednesday, March 19, 2003

٭
جنگ بر عليه صدام دقايقی پيش با حمله هوايی به بغداد آزاد شد...



انشاا... به زودی پوزه خونی صدام رو ميگيرند و جسد کثيفش رو جلوی چشم بقيه اعراب منطقه توی زباله دان تاريخ ميندازند....

حرکت برای برکناری يک ديکتاتور ديگه (جدا از اهداف واقعی امريکا و متحدانش) گام بزرگيه برای برقراری دموکراسی در خاورميانه...

تنها ميتوانيم اميد داشته باشيم اين جنگ با تلفات کمتر و در زمانی کوتاهتر به پايان برسد....

بعدش بقيه ديکتاتورها هم حساب کارشون رو ميکنند...



........................................................................................

Wednesday, March 12, 2003

٭
ايران هدف بعدی خلع سلاح

در اين طرح از دولت آمريكا خواسته خواهد شد كه با حمايت از نيروهاى مخالف ايرانى كه طرفدار دموكراسى هستند به ايجاد "حكومتى مردمى كه با تأمين آزادى براى مردم ايران و كنار گذاشتن تروريسم بتواند در صلح و امنيت به جامعه بين المللى بپيوندد" كمك كند
جمعی از سناتورها ونمايندگان کنگره به دنبال تصويب طرح حمايت از نيروهای مخالف ايرانی هستند

امين ضرغام در نيويورک

به دنبال گزارش مجله تايم در مورد يافته هاى محمد البرادعى، رئيس سازمان بين المللى انرژى اتمى، در ايران که بر پايه اين يافته ها مدعی شد ايران توان بالقوه توليد سلاح های هسته ای را داراست، مقامات دولتى آمريكا و برخى اعضاى كنگره خواستار رسيدگى به اين موضوع و پاسخ شفاف ايران در زمينه برنامه هاى انرژى هسته اى اش شدند.

جون كيل، سناتور جمهوريخواه ايالت آريزونا، روز سه شنبه در مجلس سنا بااشاره به گزارش مجله تايم گفت: " فكر مى كنم وقتى رئيس جمهور از محورهاى شرارت صحبت مى كرد مى دانست چه مى گويد." وى افزود که عراق، ايران و كره شمالى سه كشورى هستند كه ايالات متحده بايد هرچه زودتر‮ ‬در‮ ‬جهت‮ ‬خلع‮ ‬سلاحشان‮ ‬اقدام‮ ‬كند‮.

‬به‮ ‬نظر‮ ‬سناتور‮ ‬كيل‮ ‬خطر‮ ‬ايران‮ ‬و‮ ‬كره‮ ‬شمالى‮ ‬اقدام‮ ‬سريع‮ ‬در‮ ‬مورد‮ ‬عراق‮ ‬را‮ ‬ضرورى‮ ‬تر‮ ‬مى‮ ‬كند‮ ‬كه‮ ‬ايالات‮ ‬متحده‮ ‬آماده‮ ‬پيش‮ ‬آمدها‮ ‬و‮ ‬موارد‮ ‬بعدى‮ ‬باشد‮.‬

اری فليشر سخنگوی کاخ سفيد نيز گفت ايران می گويد بدنبال دور کامل توليد سوخت اتمی است. ما مطلقا ادعای ايران را مبنی بر صلح آميز بودن برنامه هسته ای اين کشور رد می کنيم.

قبلا کالين پاول وزير خارجه آمريکا گفته بود که برنامه هسته ای ايران پيشرفته تر از آن است که پيش از اين به نظر می رسيد.

طرح کنگره برای حمايت از نيروهای مخالف

در دنباله مباحث مربوط به ايران در كنگره آمريكا قرار است روز چهارشنبه جمعى از سناتورها و نمايندگان نيز طرح مصوبه اى در مورد ايران را به كنگره پيشنهاد كنند.

در اين طرح با اشاره به نقض ضوابط حقوق بشر و بخصوص حقوق زنان در ايران از دولت آمريكا خواسته خواهد شد كه با حمايت از نيروهاى مخالف ايرانى كه طرفدار دموكراسى هستند به ايجاد "حكومتى مردمى كه با تأمين آزادى براى مردم ايران و كنار گذاشتن تروريسم بتواند در صلح و امنيت به جامعه بين المللى بپيوندد" كمك كند.

سناتور كيل در سخنانش در سناى آمريكا ضمن اشاره به عدم موفقيت ايالات متحده در جلوگيرى از همكارى روسيه با ايران در زمينه هسته اى خواستار فشار بيشتر بر ايران براى پذيرش ضوابط انضمامى عهدنامه عدم گسترش سلاح هاى هسته اى شد.

محمد البرادعى، رئيس سازمان بين المللى انرژى هسته اى، نيز روز سه شنبه بار ديگر از ايران خواست كه اجازه بازرسى هاى بيشترى از تسهيلات هسته اى اش را بدهد. ‬

آقاى‮ ‬البرادعى‮ ‬به‮ ‬خبرنگاران‮ ‬گفت‮: " ‬من‮ ‬به‮ ‬مقامات‮ ‬ايرانى‮ ‬گفته‮ ‬ام‮ ‬كه‮ ‬بايد‮ ‬كارشان‮ ‬كاملاَ‮ ‬شفاف‮ ‬بشود‮ ‬و‮ ‬ضرورت‮ ‬امضاى‮ ‬توافقنامه‮ ‬انضمامى‮ ‬منع‮ ‬گسترش‮ ‬سلاح‮ ‬هاى‮ ‬هسته‮ ‬اى‮ ‬را‮ ‬به‮ ‬آنها‮ ‬گوشزد‮ ‬كرده‮ ‬ام‮."‬

توافقنامه‮ ‬انضمامى‮ ‬به‮ ‬بازرسان‮ ‬سازمان‮ ‬بين‮ ‬المللى‮ ‬انرژى‮ ‬اتمى‮ ‬اجازه‮ ‬بازديد‮ ‬هاى‮ ‬سرزده‮ ‬از‮ ‬تأسيسات‮ ‬هسته‮ ‬اى‮ ‬ايران‮ ‬را‮ ‬خواهد‮ ‬داد‮.‬

اسدالله صبورى، رئيس سازمان انرژى اتمى ايران، در رد اين خواسته بين المللى گفت پذيرش ضميمه قطعنامه عدم گسترش سلاح هاى هسته اى "محدوديت هاى تازه" اى در راه برنامه هاى انرژى ايران كه در حال حاضر هم با موانع زيادى مواجه است بوجود خواهد آورد.‮ ‬




٭
سلام....
فونت فارسيم درست شد...
بازم اومدم

جک روز:

تركه ميره بقالي، ميگه: حاجآقا سيگار نخي داري؟ يارو ميگه: بعله داريم. تركه ميگه: بيزحمت يك بيست نخ به ما بده!! مرده كف ميكنه، ميگه: خوب مرد مؤمن يك بسته بگير. تركه ميگه: نه آخه بسته بگيرم زياد ميكشم!!



........................................................................................

Monday, March 10, 2003

........................................................................................

Friday, March 07, 2003

٭
شعر روز:

به مناسبت روز 8 مارس(17 اسفند)، روز جهانی زن
شعر "زن" با صدای زیبای "زیبا شیرازی" تقدیم به تمام بانوان فهیم ایرانی
برای گوش دادن به موسیقی شعر زن اینجا را کلیک کنید!

من منم, من یک زنم، آزادگی پیراهنم
عشوه از پا تا سرم، لیکن ز سنگم، آهنم
من منم، من مادرم، دوستم، رفیقم، همسرم
شیرهء جانت ز من، چادر مینداز بر سرم
روبهک من شیر زنم، خاموش تو، من روشنم
با سلاح دین دگر، آتش مزن بر خرمنم

تاب گیسویم سرابی بیش نیست
نقش بیهوده بر آبی بیش نیست
وین لب لعل و حدیث چشم مست
بر لب مست خرابی بیش نیست
وصف ابروی کمان و تیر مژگان سیاه
حربه و ابزار جنگ شعر نابی بیش نیست

من منم، من یک زنم، عطر هوس دارد تنم
نطفه هستی درم، از جان و از دل می تنم
روبهک من شیر زنم، خاموش تو، من روشنم
با سلاح دین دگر، آتش مزن بر خرمنم

تا بدانی چیست جان و جوهرم
دستی انداز و تو دریاب گوهرم
نیمهء تنها، مرا از خود بدان
من برابر با تو جنس دیگرم
بال و پر بگشا کاندر راه عشق
بال پرواز گر تویی من شهپرم
...............................






٭
سلام، صبح شنبه بخیر...

8 مارس روز جهانی زن رو با تقدیم این دسته گل به تمام خانمهای جهان و خصوصا بانوان فهیم ایرانی تبریک میگم...



فروغ:" گفتم که بانگ هستی خود باشم, اما دريغ و درد که زن بودم"
به امید برابری واقعی زن و مرد در حقوق و مسئولیت... نمیدونم متوجه این مسئولیت میشین یا نه!!! ولی خانم فريماه شريفي راد این موضوع رو خیلی خوب درک کرده و در مراسم روز جهاني زن در فرهنگسراي دانشجو گفته که تا وقتي قانون نفقه باقي است و مرد موظف به نان آوري، نمي توانيم انتظار داشته باشيم گامي در جهت بهبود حقوق زنان برداشته شود(سایت زنان ایران).

خوب حالا امروز چه خبره...

اولا که مراسم مختلفی درباره روز زن برگزار شده... ولی یه چیز جالب هست که اگه شما وارد اینترنت بشید و با مردم کشورهای دیگه چت کنید میبینید که معمولا چیزی در این باره نشنیدند و گویا این فقط خانمهای ایرانی هستند که با جدیت مسائل مربوط به امور زنان رو دنبال میکنند که این خودش جای امیدواریه... گویا این انقلاب حداقل کاری که کرده اینه که باعث شده مردم ما به خودشون بیاند و فکر کنند که دور و برشون چه خبره... راستی یه چیز جالب! به گزارش همون سایتی که بالا گفتم در همون گرد همایی آقای کامبيز توانا پشت تریبون گقته که زن روشنفکر ايراني هم قرمه سبزي خوب مي پزد و هم فيلم پست مدرن مي بيند .
آرمان: به این میگن یه زن کامل... با همه گرفتاریهاش قرمه سبزی رو میپزه ...

روزنامه آفتاب صبح شنبه در قسمت پایین صفحه اول گزارش داده که دو پسر بن لادن در پاکستان دستگیر شدند... در همین حال سایت BBC از قول مقامات امریکایی و پاکستانی این موضوع رو تکذیب کرده!!!

به گفته سایت BBC در فهرست جدید وزارت امور خارجه امریکا ایران جزو 6 کشوریه که آزادیهای دینی رو محدود کرده... این کشورها شامل "برمه، چين، ايران، عراق، كره شمالى و سودان" میباشند...

صدای امریکا اعلام کرده که آمريکا و بريتانيا پيشنهاد کردند شورای امنيت سازمان ملل متحد تا روز هفدهم ماه مارس جاری به عراق مهلت بده...BBC هم گفته که ایران آخرین گروه تجسس را که در ميدان های نبرد سابق ايران و عراق (جنگ هشت ساله 1980 تا 1988) در نواحی مرزی عراق به دنبال اجساد شهدا می گشته بیرون آورده که از گزند جنگ در امان باشند.

فعلا خبر دیگه ای نیست... برید روز جهانی زن رو به خانمها و دوست دختراتون و مادرتون و خواهرتون و خالتون و عمتون و .... تبریک بگید که اگه یادتون بره بدبختین!!!!



٭
جک روز:

تركه ميره دكتر، ميگه: آقاي دكتر به دادم برس، الان دو هفته‌است هر شب تا صبح كابوس ميبينم! دكتره ميپرسه: چه كابوسي مي‌بيني؟ تركه ميبينه: هر شب خواب ميبينم قورباغه‌ها جام‌جهاني راه انداختن، منم هرشب واميستم داور! دكتره ميگه: اي بابا، اين كه خيلي ناجوره. بيا برات يك دوا مينويسم، از فردا بخور خوب ميشي. تركه مي‌پرسه: آقاي دكتر، ميشه اين قرصها رو از پس فردا بخورم؟! دكتره ميگه: شدنش كه ميشه، ولي واسه چي؟ تركه ميگه: ايلده فرداشب فيناله!!!



٭
نظرسنجی روزنامه کیهان

این جک نیست واقعیت است... روزنامه کیهان چهارشنبه 14 اسفند 1381
براساس نظرسنجي سازمان ملي جوانان از 75 هزار جوان ايراني:
79.9 درصد از جوانان پاسخ داده اند كه در صورت صدور حكم جهاد توسط آقای خامنه ای، آمادگي عمل به آن را دارند.
76.4 درصد از جوانان نظام مبتني بر ولايت فقيه را مظهري از مردم سالاري ديني مي دانند.
79.3 درصد نيز ولايت فقيه را نجات دهنده جمهوري اسلامي در مواقع بحران عنوان كرده اند.
78 درصد از جوانان دليل حمله دشمنان جمهوري اسلامي به ولايت فقيه را حقانيت نظام مبتني بر ولايت فقيه دانسته اند.
85.9 درصد نيز با اين سخن موافقند كه اگر بخواهيم به كشور ما آسيبي نرسد بايد پشتيبان ولايت فقيه باشيم.
79 درصد از جوانان تحقيق و اجراي عدالت در جمهوري اسلامي ايران را بهتر از ساير كشورهاي اسلامي دانسته اند.
85.4 درصد آنان معتقدند كه مردم سالاري ديني، بهترين روش حكومت است.
76.5 درصد از جوانان قانون اساسي كشور را از بهترين قانونهاي اساسي دنيا خوانده اند.

آرمان: دیدید... اینم نظرسنجی واقعی... دیگه چی میخواین؟؟؟ شما نمیخواهید نظر بدید؟؟؟





........................................................................................

Thursday, March 06, 2003

٭
شعر روز جمعه:

راستی تا حالا دقت کردید ما برای مردم هر گوشه از کشورمون یه حرفی درآوردیم!!!!؟؟؟؟
اصفهانیها ...!!! رشتی ها ....!!! ترکها .....!!!! لرها.....!!!! کردها....!!!!! قزوینی ها....!!!!
به نظر شما احمقانه نیست؟ به نظر من که خیلی مسخرست....
از همینجا به همه عزیزان با هر لحجه و مرام و مسلک و ... اعلام میکنم مخلص همگیشون هم هستم... اگر هم تو جکها احیانا بعضی وقتا به لحجه خاصی اشاره میکنم هیچ منظور بدی ندارم....
من خودم دوست ترک، اصفهانی؛ رشتی، لر، قزوینی، کرد و .... دارم و همشون هم مثالهای نقضی هستند بر علیه این حرفهایی که براشون در آوردند...
امروز شعر روز را اختصاص میدیم به یکی از اشعار زیبای شهریار شاعر ترک زبان:




٭
صبح جمعه بخیر...
همه اشکالای وبلاگم خود بخود درست شده
امداد غیبی یعنی همین دیگه....
این رفیق ما هم رفته بود جبهه گفتیم "ممد این امداد غیبی چجوری بود؟"
ممد(با لحجه زیبای ترکی بخوانید): "هر روزامداد گیبی بود. یه صدا میامد مثل سوت بعد 5 - 6 نفر گیب میشدند..."
خلاصه اینکه وبلاگه فعلا سرحاله... منم تا چند ساعت دیگه جک روز و شعر روز رو مینویسم...
فعلا با اجازه...



٭
مشکل در load کردن و نشان دادن عکسها....
الان دیدم هیچ کدوم از عکسهای وبلاگم (اونهایی که تو سایت خودم هستند) نشون داده نمیشند...
پهنای باندم پر شده... چه مسخره....
باید بگردم یه سایت بهتر پیدا کنم برای میزبانی فایلهای عکس...
خیلی بدم میاد حتی لوگو سایتم نشون داده نمیشه...
این error لعنتی سایت anglefire است...
The Angelfire site you are trying to reach has been temporarily suspended due to excessive bandwidth consumption.

The site will be available again in approximately 3 hours!
Days Over Limit this Month: 3
DAY TIME
6 mar 2:21 am
6 mar 4:21 am
6 mar 8:21 am

کسی میتونه راهنماییم کنه یه سایت دیگه برای میزبانی عکسهام پیدا کنم؟

ای داد بیداد... چه مرگشه!!!!؟ سیستم نظرخواهیم هم کار نمیکنه... منم متوجه نبودم... نمیدونم از کی خرابه...

ای-میل میتونید بزنید... armanpf@hotmail.com خدا کنه اون یکی دیگه کار کنه....





........................................................................................

Wednesday, March 05, 2003

٭
جک روز:

میدونم تکراریه؛ چیکار کنم خوب!!! شما جدیدش رو بفرستید!!!
------------------------------------------------------------------
ترکه ساعت سه نصفِ شب زنگ ميزنه صدا و سيما، ميگه: ببخشيد آقا به نظرِ شما الان آقاي خامنه‌اي خوابه؟ يارو ميگه : نميدونم ولي احتمالاً بايد خواب باشن. ترکه ميگه: معذرت ميخوام؛ ولي آقاي رفسنجاني چي، ايشون هم خوابه؟ يارو ميگه : نميدونم ولي يحتمل ايشون هم خواب باشن. ترکه ميگه: ببخشيد ولي آقاي خاتمي چي؟ يارو ميگه: احتمالاً ايشون هم خواب هستن، چطور؟ ترکه ميگه : پس دمت گرم حالا که همه اينا خوابن يه فيلم صحنه دار باحال بذار حال کنيم!!!
------------------------------------------------
ممد حسن: میدونی USA مخفف چه چیزیه!؟
ممد حسین: یوم اله سیزده آبان







٭
سلام... صبح پنجشنبه بخیر...

روز بیخودیه... 4 ساعته دارم تو روزنامه های صبح تهران و خبرگزاریها و سایت ها میگردم به یه چیزی گیر بدم نمیشه... هیچ خبر مهمی نیست... هیچ کس حرف خیلی مسخره ای نزده... فکر کنم آخر هفته شده آقایون رفتند گردش... حسنی کجاست.... آخ کاش میشد فردا میرفتیم ارومیه... پاش پیدا بشه میام...
میدونید... خیلی بده آدم از صبح پاشه که یه ستون "پا تو کفش خبر" باحال بنویسه! ولی هر چقدر بگرده چیزی پیدا نکنه... یه احساس سوسک شدگی خاصی بهم دست داده...

این رو هم مینویسم برای خالی نبودن عریضه!!! :
روزنامه آفتاب امروز پایین صفحه 1 از قول ریچارد مایرز رئیس ستاد مشترک نوشته که در دو روز اول آغاز حمله 3456 موشک به عراق شلیک خواهد شد و این جنگ با تلفات انسانی غیر نظامی همراه خواهد بود.
یادم افتاد اونموقعی که اینها قرار بود اهداف نظامی رو بزنند و ادعا میکردند کارشون خیلی دقیقه، جشن عروسی مردم افغانی رو داغون کردند... حالا که خودشون ادعا میکنند این جنگ با تلفات انسانی غیر نظامی همراهه دیگه باید فقط خدا به مردم بدبخت عراق رد کنه.... نمیدونم چرا وقتی میگم مردم عراق یاد دوست مصدوم شیمیاییم میافتم که دو سال پیش شهید شد... با اینکه میدونم طرزفکرم غلطه ولی هر کاری میکنم نمیتونم فکر کنم که مردم عراق بی تقصیرند...





........................................................................................

Tuesday, March 04, 2003

٭
تحریم امریکا علیه ایران شکست

روزنامه آفتاب روز چهارشنبه 14 اسفند(صفحه 11):
با خرید 4 فروند هواپیمای پیشرفته مسافری از سوی یک شرکت هوایی ایران، یخ کهنه تحریمهای امریکا علیه ایران که تحت قانون "داماتو" حدود دو دهه به اجرا گذاشته است ترک برداشت. ایران موفق شد 4 فروتد هواپیمای پیشرفته مسافری به نام 500-ATR72 را خریداری کند. این هواپیماها ساخت مشترک چهار کشور امریکا، ایتالیا، کانادا و فرانسه و تولید مشترک کمپانی های "ایرباس" و "الینا" هستند. هر فروند از این هواپیماها 17.5 میلیون دلار برای ایران تمام شده که با این مبلغ میتوان 4 فروند بویینگ 727 و 10 فروند توپولوف خریداری کرد. قیمت بالای این هواپیماها نشان از پیشرفته بودن فن آوری موجود در آنهاست.



٭
چهارشنبه سوری، جشن رقص شعله ها

دیروز که از سر کار میامدم خونه سر کوچه دیدم دو تا بچه کوچولو دارند آتیش روشن میکنند و بالا و پایین میپرند!!!
پرسیدم چه خبره!؟
گفتند: چهارشنبه سوریه دیگه!!!
اولش جا خوردم... یه ذره فکر کردم... چندمه!!! دیدم 13 اسفند!!! با خودم گفتم چطور میشه 13 اسفند آخرین شب چهارشنبه سال باشه؟
گفتم بچه ها چهارشنبه سوری 27 اسفنده!!! دو هفته دیگه!!!
گفتند دولت گفته چون اون روزا عزاداریه باید چهارشنبه سوری رو الان برگزار کنیم...
تازه دو زاریم افتاد... بهشون گفتم یعنی چی!!!؟؟؟ چهارشنبه سوری آخرین شب چهارشنبه سال!!! این رسم قدیمیه ایرانیهاست... هیچ ربطی هم به اسلام و عزاداری نداره و خلاصه بعد از کلی توضیح و تفسیر درباره ایران و ایرانی و رسم و رسوم اونا قبول کردند که روز 27 اسفند رو هم جشن بگیرند...

آره عزیزان....
چهارشنبه سوری یکی از جشن های ملی ما ایرانی هاست و باید شب چهارشنبه آخر سال برگزار بشه... قابل تغییر هم نیست... شما هم فراموش نکنید، ما ایرانی هستیم!!! فرهنگ ایرانی رو هیچ کدوم از این عربزده های کثیفی که بر مملکت ما حکومت میکنند نمیتونند ازمون بگیرند... هنوزم که هنوزه ما خون اجداد زرتشتی مون تو تنمونه... بیاین به خودمون خیانت نکنیم!!!! از همینجا میشه شروع کرد... درسته که اکثر ما مسلمان هستیم... ولی سعی کنید مسلمون واقعی باشید... مسلمون بودن به گریه کردن و تو سر و کله زدن و غصه خوردن نیست!!! دین باید شاد باشه تا پایدار باشه!!! طبیعت انسان اینه که میل به شادی داره!!! بیاین زودتر گور این مذهبیون تاریک اندیشی رو که از دین هیچی بجز سرگرم کردن مردم با غم و چپاول مال اونها نمیفهمند بکنیم... کندن گور اونهام یعنی همون خشکاندن تعصبات مذهبی... چرا که ریشه این آخوندهای متحجر هم تو همین تعصب مذهبی مردم مظلوم ایرانه...بعد از اینکه گورشون آماده شد، فقط یک تلنگر لازمه...
به زودی یه چیزایی در مورد چهارشنبه سوری مینویسم... ولی فعلا در جریان باشید که سایت "جنبش نوزایی" یه بخشی رو به این موضوع اختصاص داده و قراره که تحلیلهای فرهنگی و تاریخی مربوط به "جشن شعله ها" رو اونجا بگذاره... شما هم یه نگاهی بهش بندازید...



٭
سلامء صبح چهارشنبه بخیر...

پا تو کفش خبر....

1- لندن, ایرنا: تهران از نظر امنیت از بین 215 شهر دنیا در رده صدوپنجاهم قرار دارد (لینک از گویا)

موسسه مدیریت انسانی در انگلیس روز دوشنبه با انتشار گزارشی نشان داده است که تهران در میان 215 شهر دنیا از نظر امنیت عمومی (سطح جرایم ارتکابی، اعمال مقررات و ثبات داخلی) با بدست آوردن 65.5 امتیاز در رتبه 150 قرار دارد... این در حالیست که در این ارزیابی شهرهای دیگر خاورمیانه چون استانبول, ابوظبی و دبی تماما از تهران جلوتر میباشند...

آرمان: ایجاد این امنیت اسلامی را به پیشگاه امام زمان و نایب برحقش حضرت آیت ا... خامنه ای و مسئولان نظام اسلامی تبریک میگوییم...

2- خامنه ای در رابطه با انتخابات شوراها گفته:
مردم با اسلام و نظام اسلامی مشکلی ندارند و مشکل آنها با برخی از ضعف ها و نارسایی هاست...

آرمان: بابا بزرگم میگفت تریاک زیادش خوب نیست... مغز رو پوک میکنه... دیدید، اینم شاهد عملیش... بابا بزرگ ما کم دکتر نبود... خدا رحمتش کنه!!!
شاید مردم با اسلام مشکلی نداشته باشند، ولی دیگه حالشون از شنیدن نظام اسلامی بهم میخوره...

3- باز جناب آقای آیت ا... خامنه ای در طعنه ای آنچنانی بر اصلاح طلبان فرمودند:
چرا بايد در اين انتخابات افرادي (منظور احتمالی اصلاح طلبان) برخلاف نظر و مبناي امام وارد ميدان شوند كه البته مردم جواب آنها را دادند و مشخص شد كه در ميان مردم پايگاهي ندارند...

آرمان: میدونید یاد چی افتادم... شنیدید بچه هه میخواسته مطرب بشه روش نمیشده... بزرگ محله بهش میگه باید فلان کار رو بکنی روت باز شه (نمیگم چیکار، از دوستانتون بپرسید!)... بچه هم برای اینکه روش خیلی باز شه یه مقدار زیاده روی میکنه... بعد میره پیش یارو میگه من اینکار رو چند برابر اون مقدار که شما گفتین انجام دادم... به نظر شما آمادم؟ یارو میگه نه دیگه تو خیلی زیاده روی کردی! به درد مطرب شدن نمیخوره! باید آخوند(طلبه-واعظ) بشی!!!

4- یک کلمه هم از مادر عروس... خرازی، وزیر امور خارجه گفته: انتقال قدرت در عراق با رفراندوم عمومی تحت نظارت سازمان ملل باشد...(رادیو آمریکا)

آرمان: میگم تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره... رفراندوم خوبه ولی برای همسایه!!!؟؟؟

5- گزارشگران بدون مرز: ايران امروز رکوردار « بزرگترين زندان روزنامه نگاران » در خاورميانه است، سيزده روزنامه نگار در پشت ميله های زندان بسر می برند. علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ايران ازجمله چهل و يک رهبر و مقام دولتی در جهان است، که از سوی گزارشگران بدون مرز بعنوان دشمنان آزادی مطبوعات برگزيده شده اند.(لینک از گویا)

آرمان: البته اینکه 13 تاشون پشت میله های زندان بسر میبرند به معنی آزادی بقیه نیست... بقیشون هم اگه حرفی بزنند میرند پشت همون میله های زندان... روزنامه نگاری هم که نتونه حرفشو بزنه اساسا با یه زندانی فرقی نمیکنه...
ضمنا اعطای لقب "دشمن آزادی مطبوعات" رو به آقا تبریک میگیم...

6- به مناسبت هفته احسان و نيكوكاري، از سوي حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي مبلغ يك صد ميليون ريال به اين امر اختصاص داده شد(همشهری امروز چهارشنبه)

آرمان: خدا حفظشون کنه... چقدر راحت از بخشی از پولی که با این رنج و زحمت بدست میارند میگذرند...فرتی میره 10 میلیون تومان میده به مستمندها... اونوقت کارمنده میخواد برای زن و بچش 1 کیلو گوشت بخره جونش در میاد... خسیسی رو بگذارید کنار... از آقا یاد بگیرید...

7- سایت خبرگزاری BBC:
سقوط رژيم صدام، شتاب گرفتن فرآيند اصلاحات در ايران!
يک مرکز ممتاز مطالعاتی در بريتانيا می گويد که يورش آمريکا به عراق و تحميل يک دولت تازه در آن کشور می تواند روند تغييرات و اصلاحات در ايران را شتاب بخشد و حتی به بهبود روابط تهران و واشنگتن کمک کند.

آرمان: آمریکا که خیرش به طور مستقیم به ما نمیرسه... انشاا. که اینجوری افاقه کنه...

8- حسین درخشان: "لوتوس"، مجله جدی مد برای زنان، چاپ ایران
آرمان: آقای درخشان ممنون از خبرتون...چیز جالبی بود... ولی دیگه جدیش یعنی چی!؟ مگه مجله شوخی مد هم داریم؟ از خودم در نمیارم... برین تو سایتش ببینید! نوشته مجله جدی مد!!! شاید منظورش جدید بوده!!!







٭
جک روز چهارشنبه:

غضنفر به رفيقش ميگه: ميخوام دختر شاه رو بگيرم!! رفيقش ميگه: چرت نگو! مگه كشكيه؟! غضنفر ميگه: بابا من كه راضيم، ننم هم كه راضيه، فقط مونده شاه و دخترش!!!

شعر روز:

با بوسه به هر تنی روان میبخشی...
وین نقد روان به این و آن میبخشی...
امروز به بوسه تو من زنده شدم.....
فردا به کدام مرده جان میبخشی...

(اینو حفظ بودم. نمیدونم شاعرش کیه! اگه میدونید این زیر تو کامنت بنویسید...)






........................................................................................

Monday, March 03, 2003

٭
جک روز:

باباي تركه تو توالت سكته ميكنه و مرحوم ميشه. از اون به بعد، تركه تا ميرفته تو توالت يهو حالش خراب ميشده و هاي‌هاي ميزده زير گره. بعد از دو سه ماه، آخر يكي از رفيقاش شاكي ميشه، بهش ميگه: مرد مومن، آخه مگه توالت هم جاي گريه كردنه؟! تركه با بغض ميگه: آخه اينجا بوي بابامو ميده!!

این جک نیست! ولی مطلب جالب و قابل تاملیه!!! رابطه پسر و دختر:

پسر عاقل + دختر عاقل = عشق و لذت دوطرفه
پسر عاقل + دختر احمق = سوء استفاده از دختر
پسر احمق + دختر عاقل = ازدواج
پسر احمق + دختر احمق = حاملگی







٭
شعر روز سه شنبه:

وقتی دیدم رئيس ستاد انتخابات كشورگفته که هيچ آسيبي بالاتر از اين نيست كه مردم با حرف نزدنشان حرف بزنند یاد شعر "سکوت سرشار از ناگفتنیهاست" افتادم... همین باعث شد شعر روز امروز عوض بشه....

سکوت سرشار از ناگفتنيهاست

دلتنگیهای آدمی را باد ترانه ای میسازد
رویاهایش راآسمان پر ستاره نادیده میگیرد
و هر دانه برفی به اشکی نریخته میماند
سکوت سرشاراز سخنان ناگفته است
از حرکات نا کرده
اعتراف به عشقهای نهان
و شگفتیهای بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو با من
برای تو وخویش چشمانی آرزو میکنم
که چراغهای نشانه را در ظلماتمان ببینند
گوشی که صداها و نشانه ها را در بیهوشی بشنوند
برای تو وخویش روحی که اینهمه را گیرند و در خود پذیرند
و زبانی که در صداقت خود مارا از خاموشی خویش بیرون کشد
و بگذارد از آنچه که مارا در بند خویش کشیده
سخن بگوییم
گاه آنکه ما را به حقیقت میرساند خود از آن عاری است
زیرا تنها حقیقت است که رهایی میبخشد
از بختیاری ماست شاید که آنچه را میخواهیم
یا بدست نمیاریم یا از دست میگریزد
میخواهم آب شوم بر گستره افق
آنجا که دریا به آخر میرسد و آسمان آغاز میشود
میخواهم با هر آنچه مرا در بر گرفته یکی شوم

"مارگوت بيکل"








٭
گویا کم کم داره دوزاریه بعضی ها می افته...

مرتضي مبلغ، رئيس ستاد انتخابات كشور: كاهش مشاركت در انتخابات شوراها يك هشدار ملي است.... هيچ آسيبي بالاتر از اين نيست كه مردم با حرف نزدنشان حرف بزنند

خاتمی: زنگ خطر به صدا درآمده، مردم هشدار میدهند
خاتمی در نخستين واکنش به نتايج انتخابات شورای های شهر و روستا که به شکست سنگين اصلاح طلبان به ويژه در شهرهای بزرگ انجاميد، گفت "آنچه اتفاق افتاد يک زنگ خطر است. انتخابات اخير درس هايی داشت که نگرانی ما را نسبت به آينده مطلوب انقلاب اسلامی افزون کرد. اگر مردم محور هستند و اگر اين مملکت بايد توسط فرزندان مردم ساخته شود و اگر مردم همه کاره هستند، بنابر اين (مردم) بايد در عرصه حضور داشته باشند. دلسردی وقتی پيدا می شود که مردم احساس کنند خواست آنان با خواست حاکمانی که مردم آنها را به قدرت رسانده اند يکسان نيست. بي اعتنايي به قانون و قلدري به جاي اقتدار زمينه ساز انحراف افكار عمومي و ايجاد ذهنيت براي حمله به انقلاب و نظام است"






٭
صبح روز سه شنبه بخیر...

مخابرات تعرفه های جدید داده ....(از وبلاگ مدار)

طول روز (‌٢٤ ساعت) به سه زمان ‌٨ ساعتي از ‌٨ صبح تا ‌١٣، از ‌١٣ تا ‌٢١ و از ‌٢١ تا ‌٨ بامداد روز بعد تقسيم شده و تعرفه‌ي ساعت ‌٢١ تا ‌٨ بامداد كه ارزانترين است، براي روزهاي جمعه و تعطيل نيز در نظر گرفته مي‌شود.بر اين اساس نرخ مكالمات ثابت گذشته كه هميشه معادل ‌٣ دقيقه يك پالس محاسبه مي‌شد، متغير شده و در ساعات ‌٨ صبح تا ‌١٣ معادل ‌٧٥/١ دقيقه، در ساعات ‌١٣ تا ‌٢١ معادل ‌٢٥/٢ دقيقه و در ساعت ‌٢١ تا ‌٨ بامداد معادل ‌١٥/٣ دقيقه يك پالس محاسبه خواهد شد. نرخ مكالمه‌ي بين شهري نيز كاهش يافته و به طور ميانگين ‌١٨ درصد ارزانتر شده است. بيشترين كاهش در نرخ مكالمات بين‌المللي انجام شده، به طوري كه برخي نرخ‌ها از جمله مكالمه با سوريه تا ‌٧٧ درصد و مكالمه با قاره‌هاي آمريكا، اروپا حدود ‌٥٠ درصد كاهش يافته است.




٭
امروز داشتم وب-لاگ خونی میکردم یه جایی(یادم نیست کجا) یه لینکی بود به وب-لاگ "دختر 15 ساله"

وارد وبلاگش که شدم اول از همه موسیقی جالب بک-گراندش جلب توجه میکرد... بعدشم اون کلام و شیطنت های بچگونش...خیلی وقتا این وب-لاگ های بچه ها ار وب-لاگهای بزرگترهایی که سعی میکنند جدی بنویسند خوندنی تر میشه
نگاه کنید:
"واي ي ي ي ي ي داره اعصابم به هم ميريزه...... ميخوان اتاقمو واسه عيد رنگ كنن بابام داره جمع و جورش ميكنه كه نقاش بياره , هي ميترسم حين جمع آوري يه چيز مشكوك پيدا كنه.. كممممككك.......... صدا خش خشاي ناجور مياد............ "

"دارم با تمام وجود دعا ميكنم يكي خوشگل باشه......... "

"قربون داداشم برم كه وقتي كارناممو گرفتيم پا در ميوني كرد كه دعوا نشه , قربون خدا برم كه روز كارنامه ها زد منو اونقد به شدت مريض كرد كه مامانم دلش نيومد منو دعوا كنه.. قربون بابام برم كه وقتي كارناممو ديد خيلي ناراحت شد ولي يه دره هم به روش نياورد. الهي فداي مامانم بشم كه به جز چند تا ماشالله ي كنايه دار , ديگه هيچي بهم نگفت... بگردم"

"نمي دونم چرا واقعا هر چي بد بختيه داره سر من و وبلاگم مياد. نميدونم بايد چه عكس العملي نشون بدم وقتي كه مامانم يواشكي داره از نوشته هاي وبلاگم واسه بابام ميگه ...چيكار بايد بكنم وقتي كه 3 جفت چشم با نگاه هاي پر ترحم تو خونه بهم نگاه ميكنن. نيم دونم نوشته هاي من كجاش سوزناك بوده كه مامانم بعده خوندنوشن بايد درو ببنده هاي هاي گريه كنه. نيميدونم مني كه هدفم از باز كردنه اين وبلاگ , اين بوده كه نوشته هايي رو بگم كه دلم نميخواد رو در رو به كسي بگم , حالا كه مامان و بابا و داداشم اومدن جزو از خوانده هاي من شدن اين تو چي بگم؟ از چي بگم؟ به كي بگم؟ اه . اعصابم داغونه. نميخوام وبلاگمو از دست بدم.........."


به نظر شما با مزه نیست؟






........................................................................................

Sunday, March 02, 2003

٭
جک روز:

تركه سرطان داشته، ميره مشهد خودشو با قفل و زنجير ميبنده به پنجرة فولادي و كليد رو هم قورت ميده، ميگه: تا شفا نگيرم نميرم! بعد يك ساعت خبر ميرسه كه تو حرم بمب گذاشتن، تركه يك كم دست و پا ميزنه، بعدِ يك مدت داد ميزنه: يا حضرت ابولفضل منو از دست اين امام رضا نجات بده!






٭
شعر روز(دوشنبه 12 اسفند):

خونريز را بگو ، خون مرا بريز ،
که از هر قطره خون من ،
بسيارها سياوش ديگر سر بر آورد ،
و هر سياوشی ، ترانه ی پيکار با بيداد سر دهد ...

( حميد مصدق ... )









٭
ستون "و چه خالی میرفت" روزنامه آفتاب به قلم آقای روانبخش ماجرای "فیل شناسی" روزنامه کیهان رو بررسی کرده ....


حالا جدا به نظر شما روزنامه کیهان چه قسمتی از بدن فیل را لمس نموده است...؟


روزهای قبل در همین باره: دفه آینده فقط تو انتخاباتی شرکت میکنم که موضوعش تغییر نام کشورمون با برداشتن کلمه "اسلامی" از درون نام رسمی ایران و موضوع اون انتخابات، جدا کردن دین از سیاست و بخاکسپاری ولی فقیه باشه...



٭
سلام، صبح دوشنبه بخیر

اول از همه چند خبر کوتاه برگزیده از روزنامه های صبح امروز
----------------------------------------------------------------------------------------

"در تهران تنها 12 ردصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند...
(روزنامه آفتاب، دوشنبه، تیتر صفحه اول)"

آرمان: اون 12 درصد هم هنوز مفهوم "جمهوری اسلامی" رو نفهمیدند، انشاا... سری بعد اونها هم آقایون رو آدم حساب نمیکنند.....


------------------------------------------------
آفتاب (دوشنبه):

یزدی، امام جمعه تهران:
در مورد رمانها و داستانها تحقیق و 600 کتاب را بررسی کردیم که در حدود یک هزار صفحه آن، زشت ترین صحنه های جنسی و بدترین تعابیر در قالب یک رمان بکار رفته است...
وی در این زمینه از برپایی یک نمایشگاه خصوصی شامل آن 1000 صفحه مذکور خبر داد....

آرمان: بابا 1000 صفحه صحنه های جنسی!!! پس بیچاره متدينين حق دارند نگران باشند كه اين كتابها اونها رو هم خراب كنه.... متدینند دیگه ... ضعف جنسی که ندارند...
ضمنا به محض اطلاع از عمومی شدن نمایشگاه مکان و زمان بازدید از طریق همین وب-لاگ به اطلاع امت شهیدپرور خواهد رسید.......
--------------------------------------------------------------------------------------------
همشهری: نهمين اجلاس رسمي خبرگان رهبري صبح ديروز كار خود را در تهران آغازكرد.
آرمان: چشمتان روشن...






........................................................................................

Saturday, March 01, 2003

٭
تقدیم به تمام کسانیکه مثل من دلشون گرفته........................

شعر روز (مریم حیدرزاده)
(اول یه بار بخونید قافیش دستتون بیاد... بعد ار اول بخونیدش)

گریه کن



گريه كن جداييا مارو ، رها نمي كنن
آدما انگار براي ما دعا نمي كنن
گريه كن حالا حالاها، از هم بايد جدا باشيم
بنشينيم منتظر معجزهء خدا باشيم
گريه كن منم دارم مثل تو گريه ميكنم
به خداي آسمون، دارم گلايه ميكنم
گريه كن واسهء اون شبايي كه، ما بدون هم بوديم
تنهايي، براي سنگيني غصه، كم بوديم.

گريه كن سبك ميشي، روزاي خوب يادت مياد
گر چه تو تقويممون، نيستش از اون روزا زياد
گريه كن براي قولي كه بهش هیچوقت عمل نشد
واسه مشكلاتي كه، بودش و هست و حل نشد
گريه كن ، واسه همه ، واسه خودت ، براي من
توي باروني ترين ثانيه حرفاتو بزن
گريه كن تا آينه شه باز اون چشاي روشنت
واسه موندن لازمه ، فداي گريه كردنت.



٭
جک روز (یکشنبه):

ترکه از تاكسي پياده ميشه كرايه رو ميده و منتظر بقيه پول بوده که همين موقع رفيقش از اون طرف خيابون صداش مي زنه چطوري ممدحسن. روشو اونور ميكنه ميبينه رفيقشه . ميگه مخلصم رضا جان بعد رو به راننده تاكسي ميگه آقا دو نفر رو حساب كن.





٭
همشهری امروز:
"پيروزي قاطع رقباي اصلاح طلبان در انتخابات تهران
جبهه مشاركت ،پيروزي رقيبان را در انتخابات تبريك گفت.محمدرضا خاتمی، دبيركل جبهه مشاركت ضمن تبريك به همه منتخبين اين انتخابات در سراسر كشور، آمادگي اين حزب را براي همكاري با آنها اعلام كرد.
وي كاهش چشمگير حضور مردم را در اين انتخابات داراي پيام دانست و اعلام كرد در آينده تحليل كامل جبهه مشاركت از نحوه حضور مردم و كيفيت آراي آنها در اين انتخابات منتشر خواهد شد."

حالا مثل اینکه در حال تحلیل کردن هستند.... صبر میکنیم ببینیم تحلیلشون چیه!!! فکر میکنید بتونند بگند که مردم دیگه حالشون از این دور باطل اصلاحات "مجلس - شورای نگهبان - مجمع تشخیص و دوباره مجلس" که باعث شده در حقیقت جبهه اصلاح طلب هیچ کاری از دستش بر نیاد، بهم میخوره!!!!
یا "جمهوری" یا "اسلامی" ! جمهوری اسلامی احمقانه ترین ترکیبیه که میتونه وجود داشته باشه!!! مردم هم دیگه خسته شدند و فهمیدند این انتخابات هیچ تاثیری جز مشروعیت بخشیدن به حکومت کثیف آخوندی نداره... تا وقتی ولی فقیه تصمیم میگیره انتخابات مضحک ترین کلمه موجوده... یه رفراندوم واقعی بگذارند برای اینکه تکلیف این کلمه اسلامی معلوم شه ببینند مردم چجوری شرکت میکنند....








٭
باز هم دعوای سگ و گربه
طه هاشمی در واکنش به اظهارات یزدی، امام جمعه تهران:
کسانیکه از تریبون عمومی فریاد "وا اسلاما سر میدهند یک نگاهی به عملکرد مجموعه های نزدیک خویش بندازند...
(روزنامه آفتاب روز یکشنبه، تیتر صفحه اول)






٭
سلام، صبح روز یکشنبه بخیر


از سایت ایران کاریکاتوریست




٭
یه وبلاگ درست شده به نام "مرتد ناصبی!"
من که نگاه بهش کردم خیلی از من تندتر بود...
من خودم اونقدرها هم بی دین نیستم...
ولی از اینکه داره تابوها رو میشکنه خوشم میاد...
ما دیگه نباید تو ایران چیزی بنام خط قرمز داشته باشیم!!!
مردم باید بتونند حرفشون رو بزنند....





٭
سیستم نظرخواهی هم که دیگه راه افتاده...
از امروز شما میتونید نظرات، انتقادات و پیشنهادات آرمانگرانه خود را بفرستید...
کم کم این وبلاگ هم داره میشه شبیه یه وبلاگ واقعی...







٭
برخي متدينين كه اين كتابها را مطالعه مي كنند تا به مردم بگويند آيا اشكال دارد يا نه ، مي گويند: نگران هستيم كه اين كتابها ما را نيز خراب كند.

یزدی، امام جمعه موقت تهران ديروز در خطبه دوم نماز جمعه تهران گفته: "آدم خجالت مي كشه برخي مسائل را از اين تريبون بيان كندد، گفت : ۶۰۰ جلد كتاب با اجازه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي چاپ مي شود و فقط ۴۰ عنوان آن كم و بيش بي اشكال است و بقيه آنها، مروج فساد و فحشا هستند. برخي متدينين كه اين كتابها را مطالعه مي كنند تا به مردم بگويند آيا اشكال دارد يا نه ، مي گويند: نگران هستيم كه اين كتابها ما را نيز خراب كند. عضو فقهاي شوراي نگهبان افزود: نمي دانم كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نمي خواهد يا نمي تواند با اين موضوع برخورد كند."




........................................................................................

Home