Monday, February 24, 2003

٭
-
من چه گويم کاينجا
همه از هم دورند
فاصله عادت ماست
و خدا دورتر است
ما فقط همهمه ها مي شنويم
روي هر شاخه ي ادراک بجاي بلبل
لانه کردست غراب
سبزي برگ درخت
برده از ذهن که سبزيش ز چيست
هيچکس در پي دانستن نيست
که بداند ز چه رو
رود ز بالا سوي پايين جاري است
و زمان چيست
و دراین نیست که بداند که زمين
ز چه رو مي چرخد
هيچ کس نيست بگويد که چرا
صورت احساس خراشيده شدست

اینو من اینجا دیدم که گویا خودش هم اینجوری که گفته از یه جای دیگه گرفته!!! البته یه کم هم خودم توش فضولی کردم و تغییرش دادم!!! انشاا... که صاحبش راضی باشه... ولی خوب اصلش رو که من دیدم قافیش به این جوری نبود... آه اصلا اصلش رو هم میگذارم این زیر... این پایینیه همون اصلشه تو همونجا که گفتم...

"من چه گويم کاينجا
همه از هم دورند
فاصله عادت ماست
و خدا دورتر است
ما فقط همهمه ها مي شنويم
روي هر شاخه ي ادراک بجاي بلبل لانه کردست غراب
سبزي برگ درخت برده از ذهن که سبزيش ز چيست
هيچکس پي دانستن نيست
که ز چه رود ز بالا سوي پايين جاري است
و زمان چيست
زمين ز چه رو مي چرخد
هيچ کس نيست بگويد که چرا صورت احساس خراشيده شده"
-







........................................................................................

Comments: Post a Comment

Home