My Favorites: |
Thursday, February 20, 2003
٭ دیگه خط قرمز رهبری هم شکست....
........................................................................................هست در پس پرده گفتگوی من و تو .......................................... چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من دمش گرم چقدر باحال نوشته این سازگارا.... خداییش توپپه............ بیخود نیست سه سوت گرفتنش بردنش اوین!!! هر کجا که هست قلبش شاد... تمام دین خودش رو به ایران ادا کرد... این یه تکه هایی از حرفاشه که من خیلی حال کردم باهاش... متن اصلی چندین برابر اینه... - برای خوندن تمام متن نامه برید به سایت گویا - آدم تو ایران باشه و معلوم باشه کیه و کجاست و این حرفها رو بزنه خیلی حرفه... --------------------------------------------------------------------------------------- گام اول، حرف آخر ( محمد محسن سازگارا - بهمن ماه 1381) بر كسي پوشيده نيست كه ايران يكي از سخت ترين و بحراني ترين ادوار خود را مي گذراند. نظام جمهوري اسلامي به دليل مشكلات تئوريك و ساختاري، اكنون به شدت ناكار آمد شده و كوهي از مسائل و مصائب را بر كشور و ملت تحميل كرده است. بروز بيش از بيست درصد بيكاري در جوان ترين كشور دنيا، فساد اقتصادي حتی در سطوح حكومتي، دست و پنجه نرم كردن بخش بزرگي از ايرانيان با فقر و گرسنگي، تنها بخشي از مشكلات عظيم اقتصادي كشور است. ترسيم چهره اي خشن و تروريست پرور از ملت با فرهنگ ايران، بخشي از مصيبت سياسي خارجي ايران است. در حوزه فرهنگ، قتل و زنداني كردن نويسندگان و روزنامه نگاران تنها گوشه اي از بغض در گلو مانده اهل فرهنگ اين كشور و بخش ديگري از مصيبت مردم ايران را ترسيم مي كند. شيوع وحشتناك اعتياد و قاچاق مواد مخدر، آمار بالاي دزدي و جنايت، رواج رشوه و ارتشا و تبعيض در تمام سطوح حكومتي، افزايش فحشا و قاچاق دختران معصوم جامعه ايران را در آستانه فروپاشي معنوي قرار داده است. سرانجام در حوزه سياست داخلي، فاجعه گسترش استبداد و مافوق قانون قرار دادن حرف و اراده يك فرد، سركوب و زنداني كردن جوانان و دانشجويان، نزاع دائمي صاحبان قدرت و تعميق شكاف ميان ملت و حكومت، كشور را در آستانه بحراني سياسي و فراگير قرار داده است. پنج سال پيش ملت ايران با مسئولين نظام جمهوري اسلامي اتمام حجتي تاريخي كرد و در يك انتخابات آزاد، خواست خود را روشن و مشخص براي اصلاح وضع كشور بيان كرد. تجربه پنج سال گذشته نشان داد كه نظام جمهوري اسلامي با اصرار بر تئوري محوری خود كه در اين قانون اساسي منعكس شده اصلاح ناپذير است. سیاست های کلان نظام اعمال كنترل حتي بر قوانين و مقررات مصوب مجلس و يا قانون اساسي و اعمال اين حاكميت از سوي نهادهاي وابسته به آن فرد، بدون پاسخ گويي به افكار عمومي در سياست داخلي و خارجي است. بخصوص با اظهار نظرهاي اخير شوراي نگهبان كه فرمايشات مقام رهبري را عين شرع قلمداد مي كند و در نتيجه تمام قوانين مصوب مجلس را هم در تعامل با اين فرمايشات مي سنجد، در واقع اراده و انديشه يك فرد در كشور، مساوي با قانون شده است. صراحتا شوراي نگهبان اعلام مي كند كه حرف يك نفر عين قانون است در واقع به قول آن هئيت فرانسوي كه چند سال پيش براي مطالعه قوانين ايران آمده بود. " ما در اين كشور قانون نداريم " و هنوز در حسرت همان يك كلام مستشار الدوله یعنی قانون بسر مي بريم. طبق تعاريف رايج سياسي، ديكتاتوري سيلان اراده يك فرد است اما مقيد به قانون در حاليكه استبداد روش حكومتي است كه در آن اراده يك فرد عين قانون قلمداد مي شود. رهبري در سيزده سال تصدي اين سمت و بخصوص پنج سال اخير يعني دوره جنبش اصلاح طلبي، نشان داده كه طراح و مدافع اين سياست ها ي كلان است و با تمام قوا و با استفاده از تمامي امكانات از اين سياست ها دفاع مي كند. در حالي كه در سوي ديگر صاحب اصلي خانه يعني اكثريت ملت به خصوص فرزندان جوان اين خانه يعني نسل سوم انقلاب بارها نشان داده اند كه با اين سياست ها مخالفند و خواهان تغيير آن هستند. اكنون مائيم و يك حكومت ناكارامد و نا موفق كه توان اصلاح خود را هم ندارد و در نتيجه شكافش با ملت روز به روز بيشتر مي شود و از اين رهگذر روز به روز بيشتر كشور را بدامن بحران مي برد... . نوشته شده در ساعت 8:47 AM توسط Arman
Comments:
Post a Comment
|