My Favorites:
|
Wednesday, October 13, 2010
٭
........................................................................................دست تمام کسانیکه 33 معدنچی به دام افتاده شیلیایی رو کمک کردند درد نکنه. حالا لطفا یک تونل دراز تر بزنید این 70 میلیون رو هم نجات بدین. از شوخی که بگذریم، جدا اگر چینن اتفاقی زبونم لال تو کشور عزیز خودمون میافتاد چه اتفاقی میافتاد
در شیلی سریعا خبرگزاریها و خبرنگارها اومدند و خبر رو به شکل کامل به همراه نام و مشخصات معدنچیان به جهان مخابره کردند.  تو ایران سریعا منطقه امنیتی میشد، محدوده 5 کیلومتر اطراف معدن در محاصره نیروهای پلیس در میومد و خبر به کلی تکذیب میشد  در شیلی بلافاصله بعد از حادثه به فکر عملیات نجات بودند و یک گروه خبره رو آماده کردند که پروژه های نجات رو بررسی کنند. تو ایران در حالیکه مسئولین سرگرم مبارزه با تهاجم فرهنگی و بدحجابی بودند چند هفته ای فکر میکردند که چطور این خبر رو به مردم اطلاع بدند که مردم فکر نکنند تو کشور امام زمان حادثه های ناگوار هم اتفاق میافته و بعدش هم چجوری ربطش بدند به اینکه این حادثه به علت بی احتیاطی خود معدنچی ها بوده  در شیلی برای عملیات نجات از متخصصین زبده داخلی و همچنین شرکتهای بین المللی که تجربیات موفقی در اینگونه موارد داشتند استفاده کردند و از اونها دعوت به همکاری شد. تو ایران، آقا محسن (فرضی)، پسر سردار فلانی که فوق دیپلم گل لگد کنی از دانشگاه آزاد نقی آباد توابع زابل داشت و شرکت بزرگ بساز بفروشی و برج سازی راه انداخته بود به عنوان نیروی قابل اطمینان خودی برای کمک آورده میشد و ایشون میگفتند که به هیچ کمکی نیازی نیست و خودشون کار رو انجام میدند. رهبر معظم هم در یک جلسه رهنمودهای لازم رو به ایشون میداد و کار نجات رسما پس از چندین هفته توسط آقا محسن شروع میشد  در شیلی بلافاصله پس از تماس اولیه با معدنچیان علاوه بر اقدام برای فراهم نمودن احتیاجات اولیه برای رساندن غذا، آب و امکانات دارویی، مسئله مهم دیگه سلامت روحی و روانی معدنچیان بود و با امکانات ویدیویی و مشاوره روانی به اونها داده میشد و یک مربی بدنسازی هم بهشون تمرینات ورزشی میداد  از این قسمت دیگه فرض محاله. یعنی فرض کنیم عملیات نجات به مرحله ارتباط با معدنچیان میرسید. در ایران پس از تماس با معدنچیان سریعا 33 عدد قرآن بهشون داده میشد و یک آخوند هم میاوردند دم اون سوراخ براشون از بیرون موعظه میکرد که الان بهترین موقع هست که به فشار قبر فکر کنند و روحشون رو صیغل بدند. بعدش هم یک خط ارتباطی برای پرسیدن مسائل شرعی براشون باز میکردند که بدونند احکام زندگی در صدها متر زیر خاک چیه.
در شیلی از روزهای اول به اونها گفته نشد که ممکنه که مجبور بشند چند ماه اونجا بمونند و اول سعی کردند اونها رو از لحاظ روحی بررسی کنند و ببینند که آمادگی شنیدن این خبر رو دارند یا نه. تو ایران از روز اول سریع پس از اولین ارتباط کارگر آقا محسن بهشون میگفت که ما سعی خودمون رو میکنیم. ولی احتمال بیرون آوردنتون کمه. وصیتتون رو بکنید در شیلی سه طرح همزمان با هم بررسی شد و به اجرا گذاشته شد و بیش از 100 نفر شبانه روزی کار کردند که هر طرح زودتر موفق شد بتونه معدنچیها رو بیرون بیاره  تو ایران آقا محسن میگفت برای صرفه جویی در هزینه یک بولدوزر میاریم کافیه و اگر خدا بخواد میتونه آدم رو سالها زیر خاک زنده نگه داره و بهتره بقیه بودجه رو صرف کمک به برادران بدبخت لبنانی کنیم. بعدش هم مدام در تلوزیون از رئیس جمهور و مسئولین محترم تشکر و تقدیر میکردند که دارند تمام تلاش خودشون رو میکنند و زن و بچه های بدبخت معدنچیان رو هم یکسره در حال قدردانی و گریه و زاری و اشک شوق در دیدار با رهبر و رئیس جمهور نشون میدادند   در شیلی یک کمپ مخصوص درست شد که خبرگزاریها بتونند راحت تر اخبار مربوط به نجات رو پوشش بدند. در ایران فقط به خبرگزاری فارس اجازه داده میشد که عملیات رو پوشش بده و اونها هم مدام تو تلوزیون گزارش میکردند که عملیات خیلی موفق داره انجام میشه. ولی متاسفانه یک مشکل کوچیکی بوجود اومده که با کمک مسئولین در حال رفع مشکل هستند
در شیلی پس از اینکه تونل کامل شد چندین تست انجام شد و تونل مستحکم شد که مطمئن باشند معدنچیها سالم بیرون میاند و مشکلی پیش نمیاد و عملیات بیرون آوردن آنها به محض محکم شدن و آماده سازی تونل و تستهای لازم شروع شد و رئیس جمهور شیلی برنامه سفر خودش رو نیمه تمام گذاشت که بیاد و در موقع بیرون آوردن معدنچیها اونجا باشه. تو ایران به محض اینکه تونل آماده میشد عملیات بیرون آوردن معدنچیها شروع میشد که هم زودتر مشت محکمی به دهان استکبار جهانی و یاوه گویان و در راس اونها آمریکای جنایتکار بزنند و هم اینکه احمدی نژاد بتونه بیاد و یک سخنرانی بر ضد امریکا و اسرائیل بکنه و بعدش هم به موقع به سفر فرداش برای دیدار با رئیس قبیله جزیره افریقایی گامبالا گامبال برسه تو شیلی عملیات با یک دوربین به شکل مستقیم برای کل دنیا پخش شد. تو ایران کار رو فقط در حضور خبرنگار و عکاس خبرگزاری فارس و صدا و سیما انجام میدادند که اگر یک گندی زندند کسی نبینه در شیلی روی محفظه نجات سه رنگ پرچم شیلی نقاشی شده بود. تو ایران روش مینوشتند ما میتوانیم و مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل که خبرگزاریهای خارجی که نشون میدند حالشون گرفته شه. بعدش هم تازه میدادند داداش آقا محسن که زبان انگلیسی رو تک ماده کرده بود متن انگلیسی رو بنویسه و تو سه تا کلمه 4 تا غلط بود
تو شیلی محفظه مجهز به وسایل ارتباطی و کپسول اکسیژن بود و حتی عینک مخصوص به معدنچیها داده بودند که نور چشم اونها رو اذیت نکنه. تو ایران کسی کلا به این چیزها اعتقادی نداره. بالای سر محفظه یک قرآن نصب میکردند و دورش هم مینوشتند بیمه امام زمان. تو شیلی هر معدنچی که اومد بیرون بهش اجازه میدادند چند ثانیه همسرش یا دوست دخترش رو در آغوش بکشه و بعدش میبردنش که تستهای پزشکی و ارزیابی روحی ازشون انجام بدند و تحت نظر باشند که مشکلی براشون پیش نیاد. تو ایران اول ازشون مدرک میخواستند نسبتشون معلوم بشه. بعدش سریع به معدنچیهای متاهل دستور میدادند که این کارها جلوی جمع خوب نیست و بهشون میگفتند همین الان برین خونه مشغول شید. معدنچی مجرد رو هم که دوست دخترش رو بوسیده بود رو هم همراه با دوست دخترش میبردند منکرات که ببینند چیکارشون کنند آدم شند
تو شیلی معدنچیها با خبرگزاریها میتونند مصاحبه کنند و کلا آزادند بگند چی شد و چه احساسی دارند. تو ایران کلی بهشون و خانواده شون درس میدند که یک وقت چیزی نگند که خوراک تبلیغاتی برای بیگانه ها بشه و از طرف صدا و سیما باهاشون مصاحبه میکنند و قبلا کاملا توجیهشون میکنند که چی باید بگند البته متاسفانه تو ایران به این حرفها نمیرسه. عملیات جستجو و نجات چند ماه طول میکشه که آقا محسن حسابی پول بسازه. بعدش هم هیچگونه ارتباطی با معدنچیان میسر نمیشه. آخرش هم اعلام میکنند که معدنچیها فوت شدند و این خواست خدا بوده و تلوزیون هم دقایقی احمدی نژاد رو نشون میده که داره همدردی میکنه و بعدش هم رهبر معظم پیام تسلیتی میفرسته و از خدا برای خانواده معدنچیان صبر و برای روح معدنچیان لطف و بخشش الهی آرزو میکنه.
عکسها از سایت سی ان ان آدرس اصلی http://www.cnn.com/interactive/2010/10/world/gallery.large.chile.mine/page.07.html       نوشته شده در ساعت 11:39 PM توسط Arman Thursday, October 07, 2010
٭ من ایمیل مزخرف زیاد میگیرم. چند وقت پیش یک خبر باحالی بهم ایمیل شد که ادعا میکنه این موزه تو ترکیه دندان و ریش و دمپایی محمد و جای پای اون رو یک سنگ نرم و نامه او به یک کشور خاور میانه ای و مهر اون و شمشیر علی و ... و خلاصه همه چیز مربوط به 1400 سال پیش رو نگهداری میکنند.
........................................................................................این خبر رو تونستم تو اینترنت هم پیدا کنم. تصاویر نایاب از موزه اسلامی ترکیه در استانبول - لینک موضوع دندان محمد زیر ذره بین  تکه موی ریش محمد هم تو این جعبه هست  قسمت عجیب ماجرا اینکه تو این خر تو خری 1400 سال پیش چطور همه اینها رو جمع کردند و نگه میدارند نیست. قسمت عجیبش این هم نیست که یم قاری خوش صدا اونجا نشسته و 24 ساعته (دقت کنید، 24 ساعته) داره قرآن تلاوت میکنه. (بعدش هم این مطلب میگه که حالا شما صدای مداوم قرآن را با اشیا این موزه کنارهم بگذارید تا ببینید چه حس غریبی دارد قرار گرفتن در فضای آن.) قسمت عجیب ماجرا اینه که من ایمیل حاوی همین خبر از چند نفر از دوستام که خیر سرشون لیسانس و فوق لیسانس دارم بهم فوروارد شده. یعنی وقتی یارو که فوق لیسانس داره با شنیدن چنین خبری از خود بیخود میشه و سریع برای همه فوروارد هم میکنه، دیگه معلومه عامه مردم چه شستشوی دینی-مغزی شدند. به هر حال من هم دیروز رفتم دیدن این موزه. خیلی قشنگ بود و حالت خیلی روحانی بهم دست داد. مخصوصا وقتی دندان اون حضرت رو دیدم که خیلی هیجان زده شدم. بسیار زیبا و معنوی بود. البته همونطور که تو لینک گفتند عکس گرفتن ممنوع بود. برای همین من هم نتونستم عکس بگیرم. فقط به زور یک عکس یواشکی از آلت تناسلی بلال حبشی گرفتم که قبل از دفن ایشون کنده بودند و برای نگهداری در موزه ترکیه نگه داشته بودند. گفتم به شما هم نشون بدم همه به دوران روحانی صدر اسلام برگردیم  توضیح واضحات: بابا جون این مطلب درسته به یک موضوع واقعی اشاره میکنه. ولی طنزه. دوستانی که مچ گرفتند و دست من دروغگو رو رو کردند که این فلان، مربوط به بلال حبشی نیست. من خیلی متاسفم که نا امیدتون کردم. فکر نمیکردم شما واقعا بیاین اینجا دنبال آلت ایشون بگردید. اگر میدونستند این هم واقعا خواهان داره حتما جدی جدی میگذاشتنش کنار شمشیر حضرت محمد تو همون موزه باشه این عکس تابلوهه که فوتوشاپه. من هم که دارم میگم همه اینها مزخرفه معلومه که پا نشدم برم اون موزه! فکر کردم دوزاری شما صاف تر باشه که نا امیدم کردین برای اینکه بقیه دوستان هم خیالشون راحت بشه و وقت برای مچ گیری تلف نکنند این دو تا لینکی هست که دو تا عکس ازش گرفته شد و رو هم فوتوشاپ شد خدا به همه مون صبر بده که این کشور عزیز ما با چنین آی کیو هایی فعلا درست بشو نیست عکس مرد عرب. عکاس: ساموئل زورین عکس مربوط به فلان رسپوتین باز هم شرمنده ام که عکس واقعی آلت بلال حبشی رو نداشتم. وگرنه حتما اصلش رو تقدیم حضور میکردم Labels: religion+اسلام+دین+مذهب+حماقت نوشته شده در ساعت 10:56 PM توسط Arman
|
![[Powered by Blogger]](http://buttons.blogger.com/bloggerbutton1.gif){kind=small}
